اهمیت واقعه مباهله
 
وبلاگ شخصی من
وبلاگ وحید جنتی

اهمیت واقعه مباهله

Posted: 30 Oct 2013 05:06 AM PDT

پس از فتح مکه در سال هشتم هجرى و درخشش قدرت اسلام در جزیرةالعرب، پیروان دیگر ادیان و مذاهب و رهبران و رجال سیاسى و مذهبى توجه خاصى به اسلام و مسلمانان و به کانون این قدرت عظیم یعنى مدینةالرسول پیدا کردند. این امر زمینه مناسبى را براى نشر و گسترش شعاع اسلام تا اقصى نقاط حجاز و حتى خارج از آن فراهم آورد و پیامبر اسلام توانست از این فرصت بخوبى استفاده کند و با ارسال نامه‏ها و نمایندگان ویژه به رؤساى بلاد و زمامداران کشورها آنها را به پذیرش اسلام و یا به رسمیت شناختن دولت اسلامى و التزام به مقررات آن فرا خواند.

طبیعى است که بسیارى از مخاطبین این نامه‏ها علاقه‏مند بودند که به مدینه و به مقر دولت اسلامى بیایند و با شخص رسول‏خدا آشنا شوند و از نزدیک وضعیت مسلمانان را ببینند. این بود که در سال نهم هجرى به تدریج هیئت‏هاى نمایندگى طوائف و قبائل عرب به حضور رسول‏خدا مى‏رسیدند و این سال را مورخین «عام الوفود» نام نهاده‏اند. نامه رسول‏خدا به مسیحیان نجران از جمله نامه‏هاى ارسالى آن حضرت بود که گروهى از بزرگان و اشراف نجران را به مدینه کشاند. این هیئت بلندپایه چون در مذاکرات شفاهى با آن حضرت به تفاهم نرسیدند و از سر لجاج پاسخ آن حضرت به سؤالات اعتقادى خود را قانع‏کننده ندانستند پیشنهاد دیگرى از سوى رسول‏خدا دریافتند مبنى بر این که اکنون که هر طرف خود را محق و دیگرى را باطل مى‏شمارد بیایید عزیزان خود را جمع کنیم و دست به دعا برداریم و خداى خویش را بخوانیم و هر یک بر دیگرى نفرین کند تا ببینیم خداوند نداى کدام طرف را پاسخ مى‏دهد و آشکار شود چه کسى در ادعاى خود دروغگویى بیش نیست. این عمل که در لغت عرب مباهله نامیده مى‏شود، راهى جدید بود که به نص آیه ۶۱ سوره آل‏عمران :
(فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنةالله على الکاذبین)

پیامبر اسلام از سوى خداوند بدان مأمور گشت و براى پایان بخشیدن به مجادلات هیئت نصارى با آن حضرت و اقناع عوام و خواص از مسلمانان و مسیحیان از هر منطق و استدلالى بهتر و رساتر بود. ولى به گواهى همه منابع تاریخى مسیحیان نجران پس از قبول این پیشنهاد چون به میعادگاه وارد شدند و نشانه‏هاى حقانیت رسول‏خدا را در دعوت خویش مشاهده کردند از اقدام بدین کار منصرف شدند و به پرداخت جزیه و امضاى صلحنامه‏اى که رسول‏خدا شروط آن را مشخص مى‏ساخت، تن در دادند.

این واقعه با همه خصوصیات و لوازم و آثارش نظر محققان شیعه و سنى و حتى پاره‏اى از مستشرقین را به‏خود جلب کرده است و ما در این واقعه تاریخى سه جهت را قابل توجه و ملاحظه مى‏دانیم :

جهت اول: ظهور حقانیت اسلام در برابر مسیحیت.
و جالب توجه آن است که تا به امروز نیز هیچ عالم و عابد مسیحى نخواسته است که بار دیگر به میدان مباهله با مسلمانان درآید تا بدین وسیله از اعتقاد راسخ خود به صحت ادعایش و یقین به حقانیت دینش خبر دهد ؛ بلکه در پیرامون واقعه مباهله حوادثى به ثبت رسید که عکس این مطلب را ثابت کرد و بخوبى آشکار شد که مسیحیان علائم پیغمبر خاتم را که در کتب آسمانى موجود در نزد خود خوانده بودند، بر پیامبر اسلام منطبق دیدند و او را در ادعاى نبوت بر حق مى‏دانستند و به تعبیر قرآن «الذین آتیناهم الکتاب یعرفونه کما یعرفون ابناءهم و ان فریقا منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون» (بقره / ۱۴۶) ولى با این حال نمى‏خواستند از دین خود و موقعیت ویژه‏اى که نزد مردم خود پیدا کرده‏اند دست بکشند.

جهت ‏دوم: اثبات فضیلتی عظیم براى على‏ علیه السلام و زهراءعلیها السلام و حسنین‏ علیهما السلام 
که تنها همراهان رسول‏خدا در این ماجرا بودند و اختیار نمودن پیغمبر اینان را از میان فرزندان و زنان و اصحاب خود، بهترین دلیل بر علو مرتبه و منزلت آنها نزد خدا و رسول‏ خداست.

جهت سوم: دلالت آیه مباهله بر امامت على ‏علیه السلام 
چرا که کلمه «انفسنا» در آیه مذکور شاهد بر وجود مقام و منزلتى براى خصوص على‏علیه السلام نزد رسول‏خداست که هیچکس بدان نرسیده و نخواهد رسید و هموست که در لسان وحى نفس پیغمبر شمرده شده است و از اینجاست که مى‏توان گفت على‏علیه السلام افضل صحابه بلکه افضل خلق بعد از رسول‏خدا است و طبعا همه کمالاتى که براى رسول‏خدا ثابت است، براى او نیز ثابت مى‏گردد مگر اصل نبوت.  

جهت دیگرى که براى بررسى و تحلیل این واقعه تاریخى وجود دارد و از میان مستشرقین نظر پروفسور لویى ماسینیون را به‏خود جلب کرده است، امضاء صلحنامه‏اى میان پیامبر اسلام و مسیحیان نجران است که از نظر این استاد به معناى امضاء پیمان‏نامه سیاسى عدم تعرض به مسیحیان در سراسر سرزمینهاى اسلامى است و رعایت آن براى جانشینان آن حضرت نیز لازم بود. و شاید او درصدد القاء این مطلب باشد که پیامبر اسلام بدین طریق مسیحیان را در التزام به دین خود آزاد گذاشت و بدین وسیله حضور آنان را در میان مسلمانان تا زمانى که رفتار مسالمت جویانه داشته باشند به رسمیت شناخته است. ماسینیون در اواخر رساله خود به سراغ عقاید خرافى برخى فرقه‏هاى اسلامى مانند فرقه نصیریه و شیعیان خطابى و دروزى رفته و براساس باورهاى آنها به نقش سلمان فارسى به عنوان یک عنصر ایرانى که نماینده تمدن کهن ایرانى است و به عنوان یک تازه مسلمانى که سابقه طولانى در مسیحیت داشته و با مسیح و محمد (صلی الله علیه واله) هر دو آشنا و اکنون پل ارتباطى میان اسلام و مسیحیت گردیده است، توجه پیدا کرده است. ولى ما نمى‏دانیم چرا او از میان همه زوایاى قابل تأمل این حادثه تنها از این دو زاویه به مطالعه واقعه مباهله پرداخته است و او در نهایت درصدد اثبات چه امرى است؟

به هر صورت جاى آن دارد که در اطراف واقعه مباهله تحقیق و تدقیق بیشترى صورت گیرد و نقاط اصلى این واقعه که چون واقعه غدیرخم مسلم و غیرقابل خدشه است، روشن شود، چرا که مباهله سندى جاودان بر حقانیت اسلام و شاهدى غیر قابل انکار بر اصالت و استحکام بناى همیشه استوار تشیع راستین است.

 

مباهله در عرف و لغت عرب

واژه مباهله مشتق از ماده «بهل» است. گفته مى‏شود «بهله‏الله» یعنى «لعنه‏الله» (۱) و باهل القوم وتباهلوا وابتهلوا اى تلاعنوا و المباهلة ان یجتمع القوم اذا اختلفوا فی شى‏ء فیقولوا لعنةالله على الظالم منا (۲) ولى مباهله با ملاعنه این تفاوت را دارد که «لعن» عبارت است از دعا به ضرر شخص که از رحمت الهى دور باشد و «بهل» اجتهاد در لعن است و لذا کسى که اصرار و التماس در دعا و نفرین داشته باشد «مبتهل» است. (۳)

در ذیل آیه ۶۱ سوره آل‏عمران در تفسیر واژه «نبتهل» مفسرین متقدم گفته‏اند که در معناى ابتهال دو قول است اول آن که به معناى التعان است و دوم آن که به معناى دعا کردن بر ضد شخص دروغگو و طلب هلاکت اوست که این شبیه لعن است. (۴) و روشن است که این دو معنا بسیار نزدیک به هم هستند.

برخى اساتید معاصر در توضیح این واژه آورده‏اند که مباهله تضرع و ابتهال و لابه است . ابتهال گاه براى دفع بلا است و زمانى براى نزول بلا است. مثل این که با نماز استسقاء نزول باران رحمت از خداى سبحان طلب مى‏شود و یا با نماز، نیاز یا بلایى دفع مى‏شود مثل «ربنا اکشف عنا العذاب انا مؤمنون»
و گاهى هم دعا مى‏شود تا عذابى بر شخص یا گروهى نازل شود مثل این که نوح (علیه السلام) به خداوند عرض کرد 
«رب لا تذر على الارض من الکافرین دیارا» (۵) 
ولى در اینجا این نکته در توضیح معناى واژه مذکور باید مورد تأکید قرار گیرد که مباهله همواره متضمن یک رابطه بین‏الاثنینى است. و ناله و زارى انسان به درگاه خداوند براى دفع بلایى از خودش یا نزول رحمتى مباهله خوانده نمى‏شود ولى ابتهال گفته مى‏شود.

برخى در معناى لغوى مباهله صیغه و هیئت خاصى را معتبر دانسته‏اند (۶) ولى از کتب لغت و ادب بدست مى‏آید که واژه مباهله از این جهات مطلق است.

نهایت آن که ادعاى پیدایش معناى اصطلاحى خاصى براى آن در میان مسلمانان شود که منشأ آن سیره رسول‏خدا در واقعه مباهله و کیفیت عمل آن حضرت یا روایات صادر از ناحیه امامان شیعه در مورد نحوه اجراى مباهله است که بدان اشاره خواهد شد.

اکنون که معناى مباهله واضح شد باید گفت که این معنا در عرف عرب و نزد پیروان ادیان آسمانى معنایى کاملا شناخته شده بود و دعوت پیامبر اسلام از مسیحیان به مباهله دعوت به کارى بدیع و فتح بابى جدید براى اثبات حق و ابطال باطل نبود. از این رو مى‏بینیم که مسیحیان نجران خیلى طبیعى با آن برخورد کردند و حتى وقتى پیامبر اسلام بر سر زانوان خود نشست و دست به دعا برداشت ابوحارثه اسقف بزرگ مسیحیان گفت :
«جثى والله کما جثى الانبیاء للمباهلة» (۷) 
یعنى او همانند انبیا براى مباهله نشسته است. از اینجا معلوم مى‏شود که مسیحیان توسل جستن به مباهله را از مختصات پیامبر اسلام به شمار نیاورده بودند و او را در این جهت دنباله‏روى انبیاء الهى مى‏دانستند. 
فخر رازى سخن کفار (۸) در آیه ۳۱ سوره انفال :
«اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء او ائتنا بعذاب الیم» 
را نوعى اقدام به مباهله از جانب آنها در برابر رسول‏خدا دانسته است (۹) و این سخن از جهت آن که متوسل شدن به مباهله براى اثبات حقانیت را در عرف اعراب جاهلى ثابت مى‏کند مطلبى در خور توجه است. البته در روایات اهل البیت به مواردى برخورد مى‏کنیم که مباهله را به شکل خاصى به اصحاب و شیعیان خود تعلیم داده‏اند و توسل بدان را در برابر منکرین مسأله امامت و ولایت که در بحث و مناظره به هیچ دلیل و برهانى حق را نمى‏پذیرند، به عنوان آخرین راه‏حل مطرح کرده‏اند.

ابومسروق گوید به امام صادق عرض کردم من با مردم سخن مى‏گویم و به آیه شریفه : «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم»
بر آنها احتجاج مى‏کنم ولى آنها مى‏گویند این آیه درباره امیران جنگها نازل شده است . پس به آیه شریفه 
«انما ولیکم‏الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکوة و هم راکعون» 
بر آنها احتجاج مى‏کنم ولى مى‏گویند این آیه درباره مؤمنین نازل شده است. آنگاه به آیه شریفه : «قل لا أسألکم علیه اجرا الا المودة فى القربى»
بر آنان احتجاج مى‏کنم ولى مى‏گویند درباره خویشاوندان مسلمانان نازل شده است. پس از این قبیل ادله هر چه حاضر دارم فروگذار نمى‏کنم. آن حضرت به من فرمود: اگر این گونه مى‏باشد پس آنان را به مباهله فراخوان. گفتم چگونه؟ فرمود سه روز نفس خویش را اصلاح کن و گمانم که فرمود روزه بگیر و غسل کن. آنگاه تو و او به صحرا بروید و انگشتان دست راست خود را در انگشتان دست او داخل کن و از خود شروع کن و بگو :
«اللهم رب السماوات السبع و رب الارضین السبع عالم الغیب و الشهادة الرحمن الرحیم ان کان ابومسروق جحد حقا و ادعى باطلا فانزل علیه حسبانا من السماء او عذابا الیما»
سپس دعا را متوجه او کن و بگو : «ان کان فلان جحد حقا و ادعى باطلا فانزل علیه حسبانا من السماء او عذابا الیما»
پس چیزى نخواهد گذشت که آنچه را در حق او درخواست کردى خواهى دید. (۱۰) 
روشن است که این روایت و روایاتى از این قبیل که زمان خاص یا کیفیت خاصى را براى انجام مباهله بیان مى‏کند، نظر به آداب و شرایط کمال عمل دارد و نیز با توجه به مفاد این حدیث معلوم مى‏شود که مباهله راهى فراروى هر انسان خداشناسى است که در دین و مذهبش خود را صادق مى‏شمارد و گرفتار دشمنى است که حق را مى‏شناسد ولى آن را انکار مى‏کند و به تعبیر قرآن 
«و جحدوا بها و استیقنتها انفسهم ظلما و علوا» (نمل / ۱۴) 
یعنى همواره یک طرف مباهله فردى است که یقین به حقانیت خود دارد و طرف دیگر کسى که حقانیت او را مى‏شناسد ولى به ستم و از سر برترى جویى آن را انکار مى‏کند. و این حدیث نشان مى‏دهد که چگونه مسأله امامت اهل البیت بر گروهى معلوم ولى مورد انکار بوده و چگونه باید شیعیان در امر امامت و ولایت جازم و قاطع باشند. و جالب آن است که امام صادق‏علیه السلام در پایان روایت مذکور مى‏فرماید قسم به خدا من هیچ کس را نیافتم که دعوت مرا براى این کار پاسخ دهد. 
و در تاریخ اسلامى به مواردى برمى‏خوریم که پیروان برخى مذاهب اسلامى مخالفین خود را به مباهله دعوت کرده‏اند ولى گویا دعوت آنها بیشتر جنبه نمایشى داشته و کمتر به مرحله عمل رسیده است. (۱۱)

 

مقطع زمانى واقعه مباهله

آنچه مسلم است واقعه تاریخى مباهله رسول‏خدا با مسیحیان نجران بعد از نبرد تبوک بوده است. شیخ مفید آمدن هیئت نصارى به حضور رسول‏خدا را بعد از ماجراى فتح مکه و سرازیر شدن هیئت‏هاى مختلف طوائف و قبائل به سوى پیغمبر ذکر کرده است. (۱۲)

سیدبن طاووس ارسال نامه آن حضرت به مسیحیان نجران را بعد از ارسال نامه کسرى و قیصر یعنى حدود سال نهم هجرى و بعد از نزول آیه جزیه دانسته است (۱۳) و به طور طبیعى واقعة مباهله فاصله زیادى از این تاریخ نداشته است. همو در تعیین روز مباهله بیست و یکم و بیست و چهارم و بیست و هفتم ماه ذى‏حجة را نقل یاد کرده واصح آنها را بیست و چهارم ذى‏حجة دانسته است (۱۴) و سپس همین روز را به عنوان روز خاتم بخشى امیرالمؤمنین و نزول آیه : «انما ولیکم الله….»
ذکر و سخن شیخ طوسى در «المصباح المتهجد» را نیز به عنوان تأکید آورده است (۱۵) همچنان که نزول سوره «هل اتى» در حق اهل البیت در روز بیست و پنج ذى‏حجة دانسته است . (۱۶) هم ایشان در جاى دیگر به نقل از عبدالمحمود نقاش در تفسیر شفاء الصدور نقل مى‏کند که واقعه غدیر در روز هیجدهم ذى‏حجه و مباهله در بیست و یکم و تزویج فاطمه به على در بیست و پنجم ذى‏حجة به وقوع پیوست (۱۷) . 
مرحوم مجلسى از کتاب شیخ رضى الدین على‏بن یوسف المطهر حلى که برادر علامه حلى است نقل مى‏کند که مباهله در روز بیست و چهارم ذى‏حجة و به نقلى در بیست و پنجم و خاتم بخشى آن حضرت در روز بیست و چهارم ذى‏حجة بوده است. (۱۸) و نیز ایشان آورده است که به خط شیخ محمدبن على‏الجبعى دیدم که ایشان از خط شیخ طوسى نقل مى‏کند که در روز دوازدهم ذى‏حجة مؤاخات رسول‏خداصلى الله علیه وآله وسلم با على‏علیه السلام و در هیجدهم این ماه واقعه غدیر به وقوع پیوست و روز بیست و یکم ذى‏حجة روزى است که توبه آدم پذیرفته شد که همان روز مباهله است و روز بیست و چهارم نیز به عنوان روز مباهله نقل شده است. (۱۹)

در دیگر کتب روایى شیعه نیز روایاتى در تعیین روز مباهله نقل و اعمال مستحبى در این روز ذکر شده است. مرحوم شیخ حر عاملى در بابى تحت عنوان «استحباب الغسل و الصلاة یوم المباهلة و هو الرابع و العشرون من ذى‏الحجة» دو روایت ذکر کرده است. روایت اول را شیخ طوسى در المصباح المتهجد به نقل از امام صادق‏علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت فرمود «کسى که در این روز یعنى روز بیست و چهارم ذى‏حجة نیم ساعت قبل از زوال دو رکعت نماز بخواند و …». و در روایت دوم به نقل از موسى‏بن جعفرعلیه السلام آورده است «روز مباهله روز بیست و چهارم ذى‏حجة است» (۲۰) 
شیخ مفید نیز در ذکر مناسبات ایام سال روز بیست و چهارم ذى‏حجة را به عنوان روز مباهله ذکر کرده است. (۲۱) 
حاصل آن که معرفى روز بیست و چهارم ذى‏حجة از سال دهم هجرت به عنوان روز مباهله بیشتر به واقع نزدیک است. (۲۲) البته تعیین دقیق روز مباهله تأثیرى در مباحث آتى ندارد ولى از جهت بزرگداشت این روز و درک فضیلت آن و انجام اعمال مستحبى حائز اهمیت است. و از جمله دعاهاى وارد در این روز دعاى مباهله است که همان دعاى معروف سحرهاى ماه رمضان و بنابر برخى نقلها اندکى متفاوت با آن است. امام باقرعلیه السلام در حق این دعا مى‏فرماید اگر مردم مى‏دانستند که چه مسائل عظیمى در آن است و چه زود براى صاحبش به اجابت مى‏رسد، البته همدیگر را مى‏کشتند تا بدان دست یابند اگر قسم بخورم که اسم عظم خداوند در آن داخل است به درستى قسم خورده‏ام. و این دعایى است که در روز مباهله جبرئیل از جانب خداوند آورد و به پیغمبر گفت تو با وصى و دو فرزند و دختر خود بیرون برو و خدا را بدین دعا بخوان و با آن قوم مباهله کن. (۲۳)

 

پی نوشت :

۱) الطریحى، شیخ فخرالدین، مجمع‏البحرین، ماده «بهل». 
۲) ابن‏منظور، لسان العرب، ماده «بهل». 
۳) جزائرى، سید نورالدین و ابوهلال عسکرى، معجم‏الفروق اللغویة، ص .۴۶۶
۴) الطوسى، محمدبن الحسن، التبیان فى تفسیر القرآن، و الطبرسى، الفضل‏بن الحسن، مجمع‏البیان، و الفخر الرازى، التفسیر الکبیر در ذیل آیه مذکور. 
۵) جوادى آملى، عبدالله، تفسیر موضوعى قرآن مجید، ج ۹، ص .۱۸۳
۶) پروفسور ماسینیون در رساله خود به نقل از ابن‏قتیبه در عیون الاخبار آورده است که ابتهال در لغت یعنى بردن دو دست بر بالاى سر و پائین آوردن و کشیدن کف دو دست بر روى صورت و سپس اضافه کرده است که عملیات مباهله داراى سه مرحله است نخست نشستن دو زانوا و قرار دادن دو دست بر روى رانها به گونه‏اى که گویى آماده حرکت و مبارزه با دشمن است . دوم آماده ساختن دو دست براى سوگند یاد کردن و سوم بلند کردن دو دست به سوى آسمان به اداى الفاظ مخصوص (منبع مذکور، ص ۶۷). 
۷) شیخ طبرسى، مجمع‏البیان، ذیل آیه مباهله. 
۸) ناگفته نماند که همین عبارت از برخى منکرین ولایت امیرالمؤمنین نیز نقل شده است. در مجمع‏البیان به نقل از امام صادق‏علیه السلام آمده است: آنگاه که رسول‏خدا (ص) در غدیر خم على‏علیه السلام را به خلافت نصب کرد و این خبر در همه جا منتشر شد نعمان‏بن حارث فهرى خدمت پیامبر آمد و گفت به ما گفتى شهادت به توحید و نفى بت‏ها بدهیم و گواهى به رسالت تو بدهیم و دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکوة دادى همه را پذیرفتیم ولى به این قناعت نکردى و این پسر (على‏بن ابى‏طالب‏علیه السلام ) را خلیفه کردى و گفتى «من کنت مولاه فعلى مولاه» آیا این سخن از تو است یا دستورى از طرف خداست؟ پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم فرمود به خدایى که جز او معبودى نیست از ناحیه خداست. نعمان برگشت در حالى که آیه مذکور را مى‏خواند. اینجا بود که سنگى از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت و همینجا آیه «سأل سائل بعذاب واقع» نازل شد (منبع مذکور ذیل آیه ۱ سوره معارج و نیز شبلنجى، نورالابصار، ص ۱۵۹ ؛ سبط ابن جوزى، تذکرةالخواص، ص ۳۱). 
۹) فخر رازى، التفسیر الکبیر، ج ۸، ص .۸۷
۱۰) کلینى، محمدبن یعقوب، الاصول من الکافى، کتاب الدعاء، باب مباهلة الخصم، ج ۲، ص ۵۱۴ و مرحوم شیخ حر عاملى در وسائل الشیعه ج ۷ ص ۱۳۴ دو باب را به روایات مربوط به مباهله اختصاص داده است یکى باب ۵۶ از ابواب دعا تحت عنوان «استحباب مباهلة العدو و الخصم و کیفیتها و استحباب الصوم قبلها و الغسل لها و تکرارها [اى تکرار المباهله‏] سبعین مرة» که در این باب همه چهار روایت مذکور در اصول کافى را آورده است و دیگر باب ۵۷ از ابواب دعا تحت عنوان «استحباب کون المباهله بین طلوع الفجر و طلوع الشمس» که دراین باب تنها یک روایت ذکر شده است. علاوه بر اینها در تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۱۹۹، ذیل آیه مباهله به روایتى از امام باقرعلیه السلام برخورد مى‏کنیم که حضرت به کیفیت انجام مباهله اشاره مى‏کند. 
۱۱) لوئى ماسینیون در رساله خود آورده است که ابن‏تیمیه در سال ۷۰۵ هجرى در دمشق علیه رفاعیه مباهله کرد (به نقل از مجموع الرسائل و المسائل، چاپ قاهره ۱۳۴۱ ه) و عبدالله‏بن محمدبن عیسى قمى در سال ۲۵۴ هجرى علیه خیرانى مباهله کرد. (به نقل از استرآبادى در منهج) و شلمغانى در سال ۳۲۲ علیه حسین‏بن روح نوبختى مباهله کرد (به نقل از سیر اعلام النبلاء)، منبع مذکور، ص .۶۸
۱۲) الارشاد، ج ۱، ص .۲۲۲
۱۳) اقبال الاعمال، ص .۴۹۶
۱۴) همان، ص .۵۱۵
۱۵) همان، ص .۵۲۶
۱۶) همان، ص . ۵۲۷
۱۷) الطرائف، ص .۴۲
۱۸) بحارالانوار، ج ۹۵، ص .۱۹۸
۱۹) بحارالانوار، ج ۹۵، ص .۱۸۸
۲۰) وسائل الشیعه، ج ۸، ص .۱۷۱
۲۱) مسار الشیعه، ص .۴۱
۲۲) محدث قمى نیز در مفاتیح الجنان فرموده است که روز بیست و چهارم بنابر اشهر روز مباهله است. هم چنان که روز هیجدهم را به عنوان روز غدیر و روز مؤاخات و روز بیست و پنجم را به عنوان روز نزول «هل اتى» در حق اهل البیت معرفى کرده است. 
۲۳) علامه مجلسى، بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۹۴، و نیز اقبال الاعمال ص ۵۱۷ ولى عبارت اخیر تنها در اقبال نقل شده است.

 

منبع: تبیان

آمریکایی ها با تابلوهای ضد ایرانی چه کردند؟

Posted: 30 Oct 2013 04:44 AM PDT

«صداقت آمریکایی»! این عنوان تابلوی های تبلیغاتی بود که طی چند هفته گذشته در معابر عمومی سطح شهر تهران نصب شد.

تابلوهایی که با طراحی خاص به موضوع مذاکره با طرف آمریکایی می پرداخت.

در تعدادی از این مجموعه تابلوها طرف ایرانی و آمریکایی مذاکره کننده در دو طرف میز مذاکره نشان داده شده بودند؛ با این تفاوت که طرف آمریکایی بر خلاف ظاهر دیپلماتیک خود در روی میز، اسلحه ای به سمت طرف ایرانی نشانه رفته است. در برخی از این تابلوها نیز طرف آمریکایی مذاکره کننده همراه خود و در کنار میز، سگ وحشی و کیف تجهیزات نظامی در اختیار دارد.

در طرح دیگری از مجموعه تابلوهای صداقت آمریکایی دست مذاکره کننده در مقابل دست دراز شده طرف ایرانی با دست یک موجود اهریمنی به استقبال طرف مذاکره کننده ایرانی که دست صداقت به طرفش دراز کرده، می رود.

اما این روزها دیگر خبری از این تابلوها در معابر عمومی تهران نیست و جمع آوری این طرح های مبتکرانه از سطح شهر به پایان رسیده است.

اما سوال مطرح در اذهان عمومی این است که ماجرای نصب و جمع شدن تابلوهای «صداقت آمریکایی چیست و چرا تابلوهایی برای بیان عدم صداقت استکبار، حتی در پای میز مذاکره طراحی شده بود، باید به صورت ناگهانی جمع آوری شود؟

 

تابلوهایی که زیاد در شهر دوام نیاورد

طرح های «صداقت آمریکایی» کاری از موسسه هنری اوج است که مسئولیت آن را احسان محمد حسنی یکی از فعالان عرصه فرهنگی بر عهده دارد.

این تابلوها که به گفته یکی از اعضای شورای شهر تهران با هماهنگی سازمان زیبا سازی شهرداری تهران در معابر عمومی نصب شده بود در عرض چند روز سرو صدای فراوانی را ایجاد کرد.

البته برخی رسانه های اصلاح طلب چند روز قبل از برچیده شدن این طرح ها به آن واکنش نشان داده بودند.

روزنامه اعتماد در آستانه جلسه رای اعتماد به سه وزیر پیشنهادی دولت روحانی،‌ در گزارشی که با همین موضوع منتشر کرده بود،‌ در تیتر دوم گزارش به مساله نصب تابلوهای «صداقت آمریکایی» در سطح شهر تهران اشاره کرد و آن را طراحی برخی عناصر تندرو در راستای فشار به دولت در آستانه جلسه رای اعتماد به وزرای پیشنهادی خواند!

در این میان پرویز سروری یکی از اعضای شورای شهر تهران و عضو جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی اولین کسی بود که به جمع آوری تابلوهای صداقت آمریکایی از سطح شهر واکنش نشان داد.

وی در این باره گفت: متاسفانه عده‌ای مرعوب که به دنبال مذاکره همراه با کرنش با آمریکا هستند، این تابلوها را تحمل نکرده و با فشار زیاد می‌خواهند شهرداری را مجبور به جمع‌آوری این تابلوها کنند.

عضو شورای شهر تهران با بیان اینکه افرادی که نسبت به نصب یک بیلبورد تبلیغاتی مخالفت نشان می‌دهند، کمترین نگرانی‌ از برخوردهای خصمانه دشمن ندارند، اظهار داشت: اینها علائم نگران‌کننده‌ای است و رهبر انقلاب نیز پیش از این تاکید کرده بودند که به مذاکرات خوشبین نیستند چون طرف مقابل به دنبال مذاکره برای رسیدن به راه‌حل نیست.

بنابر این گزارش، پس از این مصاحبه واکنش های مختلف نسبت به جمع آوری این طرح های تبلیغاتی آغاز شد.

سازمان زیبا سازی شهرداری تهران که یکی از عوامل نصب این تابلوها قلمداد می شد البته سعی کرد که پای خود را از ماجرا بیرون کشیده و نصب تابلوها را به گردن نگیرد.

مهدی نژاد مدیر روابط عمومی سازمان زیباسازی فضای شهری در واکنش به این بنرها در گفت وگو با روزنامه «شرق» از متولی این بیلبوردها ابراز بی اطلاعی کرده و در اظهار نظری جالب از این موضوع اعلام برائت کرده و گفت: «سازمان زیباسازی در این موضوع دخیل نبوده و این پوسترها بر روی بیلبوردهای تبلیغاتی سازمان زیباسازی نبوده است.»

اما محسن پیرهادی عضو دیگر شورای شهر تهران که در شهرداری نیز مسئولیت دارد حرف دیگری در این زمینه داشت.

وی با اشاره به نصب تابلو های صداقت آمریکایی در سطح شهر تهران با تاکید بر این که برای نصب این تابلو ها با شهرداری و شورای شهر تهران هماهنگی های لازم به عمل آمده بود، گفت: طرح این پوسترها در راستای منافع نظام بود و من هم مانع نصب آن‌ها نشدم. ما در شهرداری تهران اطلاع داشتیم و مانع از نصب این پوسترها و تصاویر نشدیم چون محتوای آن‌ها را خارج از سیاست‌های نظام ندیدیم، روند کلی کار را در راستای فرموده‌های مقام معظم رهبری بوده  و مانع آن نشدیم.

در ادامه ماجرا مجلسی ها نیز وارد موضوع شدند و قرار شد که جمع شدن این تابلو ها از سطح شهر در مجلس نیز پیگیری شود.

اما باز یک سوال مهم بی جواب باقی ماند؛ منشا جمع آوری تابلوهای صداقت آمریکایی کجاست؟

 

دولتی ها چه واکنشی نشان دادند؟

 چند روز تنها واکنش دولتی ها به ماجرای تابلوهای تبلیغاتی سکوت! بود. البته رسانه های وابسته به دولت با گزارش های مختلف سعی داشتند نصب این تابلوها را غیر قانونی و برخلاف مصالح دیپلماسی کشور نشان دهند.

اما موضع محمد جواد ظریف رئیس دستگاه دیپلماسی کشور در میان حجم گسترده انتقادات از  جمع آوری تابلوهای صداقت آمریکایی از چشم ها دور ماند.

ظریف طبق معمول حرف های خود را از طریق صفحه شخصی خود در فیس بوک با جامعه مطرح کرد.

وی در پستی در صفحه فیس بوک خود به صورت غیرمستقیم نظرش را درباره تابلوهای صداقت آمریکایی اینچنین می گوید:  در روزهای گذشته شاهد تحولات مختلفی بودیم. مهرورزی های فراوانی به صورت مستقیم و غیرمستقیم به بنده و سیاست خارجی حتی در معابر عمومی پایتخت ابراز شد! که البته نگرانی زیادی از آن نیست.

ظریف بجز این موضع غیر مستقیم واکنش دیگری به موضوع تابلوها نشان نداد ولی همین اظهارنظر کوتاه حکایت از نگاه دولت به تابلوهای صداقت آمریکایی داشت.

 

 

مرضیه افخم سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشور نیز در نشست خبری خود با خبرنگاران درباره جمع آوری بیلبوردهای صداقت آمریکایی از سطح شهر گفت: پیش از آنکه وزارت خارجه بخواهد در این رابطه اقدامی انجام دهد، شهرداری و سایر نهادها متوجه شدند که یک کار غیرقانونی صورت گرفته و این اقدام هماهنگ نشده بوده است.

سخنگوی دستگاه دیپلماسی ادامه داد: امیدواریم همه اظهارنظرها و طرح دیدگاه ها مبنی بر چارچوب قانونی و اصولی و احترام به حقوق مردم باشد، اگر نقدها در یک چارچوب باشد هم امکان نقد و اظهارنظر وجود دارد و هم مسیر دیپلماسی ادامه می یابد، امیدواریم این اقدام در چارچوب قانون بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد.

 

آمریکایی ها با تابلوهای ضد ایرانی چه کردند؟

بنابراین گزارش، همه هیاهوهای اطراف تابلوهای نصب شده در سطح شهر تهران، شاید از نگاه برخی سیاستمداران درگیر در بحث مذاکره با آمریکا بر خلاف مصالح فعلی کشور باشد،ولی این تنها شهر تهران نیست که تابلوهای ضدآمریکایی را در زمان مذاکره با طرف های غربی به خود دیده است.

در چند سال گذشته و همزمان با ورود محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور وقت ایران، دیوارهای نیویورک- شهر سازمان ملل که هر ساله تعداد زیادی از روسای جمهور دنیا در چهارچوب اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در آن جمع می شوند- پذیرای تابلوهایی خاصی بود و نکته جالب توجه آنکه موضوع اصلی این بیلبورد ها چیزی جز ضدیت با ایران و رئیس جمهور وقت کشورمان نبود.

احمدی نژاد سوژه اصلی این تابلو ها بود ولی در کنار آن حمله به حق داشتن انرژی هسته ای و اسلام، موضوعاتی دیگری بود که در قالب همین طرح ها در سطح شهر نیویورک دیده می شد.

سوال از کسانی که برای جمع آوری این تابلو ها ( که در آن توهینی به فرد خاصی حتی رئیس جمهور آمریکا نیز نشده بود) اشتیاق دارند این است، که آیا طرف آمریکایی نیز با همین حساسیت نسبت به جمع آوری تابلوهای ضد ایرانی آنهم در زمان حضور رئیس جمهور ایران در این کشور اقدام کرده است و یا با بهانه آزادی بیان مانع برچیده شدن این تابلوهای توهین آمیز از سطح نیویورک شد؟

نگاهی به عکس تابلوهای نصب شده در سطح شهر نیویورک نشان می دهد که مطالب توهین آمیز خطاب به ملت ایران روزها بدون اعمال نظر دولتمردان آمریکا بر روی دیوارهای شهر خودنمایی می کند.

 
تابلو ضد اسلامی نصب شده توسط گروهی از صهیونیست ها در مترو نیویورک

 

 
 
پوستر طراحی شده ضد ایرانی با موضوع اعدام و سنگسار در ایران

 
 

 
تابلو ضد ایرانی با محوریت تخریب رئیس جمهور وقت ایران

 

 
تابلو ضد ایرانی نصب شده در یکی از معابر عمومی شهر نیویورک

  
نکته جالب توجه اینکه همه این تصاویر درست در زمانی بر روی دیوارهای شهرهای آمریکا نقش بسته بود که ایران درگیر مذاکره با ۵+۱ ( که آمریکا نیز جزو آن محسوب می شود) بود.

جالب تر اینکه اکثر این تابلو ها توسط یک جنبش به اصطلاح مردمی با عنوان «گروه اتحاد علیه ایران هسته ای» طراحی و نصب شده است ولی مسئولان آمریکا هیچگاه تابلوهای این گروه را حتی در کوران مذاکرات هسته، سانسور و یا توقیف نکرده بودند.

بدون شک تحمل کردن یک طرح تبلیغاتی و بدون محتوای توهین آمیز می تواند آزمون بزرگی برای کسانی باشد که «تحمل مخالف» یکی از شعارهای اصلی آنان بوده است.

 

منبع: مشرق

 


شمع عشق بهترین هدیه برای یک دوست آموزش کوچک کردن شکم پس از زایمان بصورت تصویری و کامل

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







           

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا من را با عنوان وبلاگ وحید جنتی و آدرس http://vahidjam.lxb.ir/ لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک من در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.